وهاب نادری ( تحصیلات : فوق لیسانس ، 27 ساله )

سلام
فرض کنید یک شخص زنا کار صاحب اولادی میشود که طبیعتا این اولاد حرام زاده است. حالا تقصیر این فرزند چه بوده که باید حرامزاده به دنیا بیاید؟ میدانیم که حرامزاده ها برای گناهان بزرگ بسیار مستعد تر هستند. عدل الهی را میتوان در این مورد توضیح داد؟


مشاور (حجة الاسلام منتظمی)

کاریر محترم : از حسن اعتمادتان به مشاوره راسخون، تشکر می‌کنیم فردی که از راه زنا و حرام متولد می شود، گناهی ندارد. پیامبر(ص) فرمود: "لیس علی ولد الزّنا من وزر أبویه شیء؛[6] گناه پدر و مادر بر گردن فرزند نیست". او نیز مانند دیگران ملکف به وظایف شرعی و عقلی است و می تواند به پاکی و تقوا روی آورد، همان طور که می تواند به فساد و گناه کشیده شود. چه بسا افراد حلال زاده ای هستند که از شمر بدترند و چه افراد زنا زاده ای که خود را از گناه و آلودگی نگاه داشته و اهل بهشت شده اند.افرادی که از مادر متولد می شوند، دارای سرشت متفاوتی هستند. بعضی میلشان به خوبی ها بیشتر است؛ بعضی میلشان به بدی بیشتر است. ممکن است افرادی که وَلَد حیض یا ولد زنا بوده اند، بیشتر میلشان به بدی ها باشد، همان طور که برخی از حلال زاده ها ممکن است طینتشان شرور باشد، امّا خُبث باطنی علّت برای فاسد شدن نیست، بلکه زمینة آلودگی در آنان بیشتر است. در عین حال می توانند خود را از آلودگی حفظ کنند، گرچه شاید بر ایشان سخت باشد و محتاج به ریاضت و مجاهدت بیشتر با هواهای نفسانی داشته باشند.این گونه افراد اگر با سختی و مجاهدت جلوی شرارت باطنی خود را بگیرند، ثواب بیشتری دارند. اگر فرض کنیم کسی که دارای طینت پاک و خوبی است، یعنی 70% مایل به خوبی ها است، در نتیجه راحت تر به خوبی ها روی می آورد و فرد دیگری که باطن او خبیث باشد،‌70% میل به بدی ها داشته باشد، در نتیجه اگر بخواهد خوبی ها را انجام دهد، با سختی بیشتری همراه است، ثواب او بیشتر از آدم اوّلی است، چون "افضل الاعمال أحمزها؛ برترین اعمال، مشکل ترین آن ها است".در برخی روایات، اشخاصی که دچار قساوت و خبث باطنی شدید بوده و دست به جنایات عظیمی زده اند، زنازاده معرفی شده اند، ولی شرارت باطنی، علت انحراف آنان نیست، بلکه در حدّ مقتضی است.روایاتی در این زمینه در بحارالانوار، جلد 67، ص 77 به بعد آمده است. امام صادق(ع) فرمود: "ولد الزنا بغض و کینة ما اهل بیت را در دل دارد و میل به زنا و حرام دارد"؛[7] یعنی زمینة‌ گناه در آنان بیشتر است.[6] محمدی ری شهری، میزان الحکه، عنوان 1604 به نقل از کنزالعمال خبر 13091.[7] همان، عنون 1605، به نقل از بحار،‌ ج 75، ص 279.